حجتالله جودكي مصريها در كل جهان عرب به تسامح و تساهل معروف هستند. در قاهره كه شهر شلوغي است و رانندگي مردم نيز خيلي تعريفي ندارد، وقتي دو ماشين با هم تصادف و خسارت زيادي به يكديگر وارد ميكنند، افراد به راحتي گذشت كرده و با فرستادن يك صلوات بر پيامبر به راه خود ادامه ميدهند. اساسا مصريها كينهجو و انتقامگير نيستند. روز سهشنبه هفته گذشته جوانان انقلابي در كنار پارلمان مصر اجتماع كرده و به همسويي اخوانالمسلمين با نظاميان اعتراض كردند كه در اثر هجوم اخوان بيش از 80 نفر از مردم زخمي شدند. روز چهارشنبه در سالگرد حمله اسبسواران و شترسواران2 به تظاهرات مردم قاهره كه خشم و نفرت جهاني عليه رژيم مبارك را برانگيخت، در استاديوم شهر پورت سعيد و پس از درگيري ميان هواداران دو تيم الاهلي و المصري، 74 نفر كشته و 150 نفر زخمي شدند. پليس در اين درگيري نقش ناظر بيطرف و تماشاچي را بازي كرد. اين درگيري بلافاصله به شهرهاي ديگر و از جمله قاهره كشيده شد. روز جمعه نيز مردم به خيابانها آمدند و از توطئه ژنرالها در دامن زدن به اين درگيريها ابراز انزجار كردند. طي سال گذشته نظاميان مصري همواره تلاش كردند تا به مردم بفهمانند «بدون حاكميت ايشان، امنيت در كشور معنا ندارد و نيروهاي نظامي وقتي قادرند امنيت كشور را تامين كنند كه حاكميت بلامنازع داشته باشند.» زيرا در چنین حالتی، به دليل ستمي كه بر مردم روا ميدارند و در بيدادگاههاي به ظاهر قانوني آنان را محكوم كرده و به زندان مياندازند و انواع شكنجهها را بر ايشان روا ميدارند، لذا پشتوانه مردمي را از دست ميدهند، اگرچه گاهي با پول و تطميع و گسیل نيروهاي اداري و دانشآموزي سعي ميكنند كه تظاهرات به راه بیاندازند. این حکومتها در رسانههاي خود كه از پول مردم درست شده، اما ابزار سلطه بر مردم شده، آنان را طرفداران حاكميت غيرقانوني خود قلمداد كنند، با اين وجود چون برخلاف سنتهاي خداوندي عمل ميكنند و دروغ و نيرنگ به كار ميبرند، مردم بدون استثنا و بيدرنگ و براساس فطرت پاك خود اين نمايشها را مصنوعي و ناپسند ميدانند و اگر اين ستمگران قسم جلاله هم بخورند، آن را باور نخواهند كرد. زيرا قدرت بايد در خدمت مردم باشد، نه براي سلطه بر مردم. دروغ، موريانه نظامهاي ستمگر است، لذا شكافي كه دروغ بين طرفين ايجاد ميكند با هيچ چيز پر نميشود، چون دروغ اعتماد را از بين ميبرد و هرچه بيشتر از اين وسيله استفاده شود، دامنه تخريب آن گستردهتر خواهد شد. نظاميان طي سال گذشته تلاش كردند تا قانون اساسي قبل از ايجاد پارلمان نوشته نشود، تا بتوانند عناصري را وارد مجلس كنند كه در نگارش قانون اساسي ملاحظه نظاميان را بكنند و تا حد زيادي هم در چينش پارلمان موفق شدند. اكنون در زندانهاي مصر بيش از 10هزار زنداني سياسي وجود دارد كه در بيدادگاههاي فرمايشي نظاميان به زندانهاي طولانيمدت محكوم شدهاند. پندار نظاميان اين بود كه اگر بتوانند نيروهاي انقلابي را به زندان بيندازند، ديگر كسي مردم را عليه ايشان تحريك نخواهد كرد. اين پندار بيهوده بود، نظاميان كه جز به خشونت نميانديشند، از مكافات عمل غافل هستند. آنان عنصر ناموس هستي و سنتهاي خدايي را دخيل در سرنوشت خود نميدانند، اگرچه در سخنان خود از قرآن هم بهره ميبرند! آنان از درك اين قانون قرآني عاجز هستند كه اگر كسي مظلومانه كشته شود، خداوند جانشينان او را قدرتمند ميسازد و آنان را ياري ميدهد.3 خداوند چون سميع، عليم، بصير و خبير است، همه چيز و همه كس را در جلوت و خلوت ميبيند و كسي نميتواند با هر وسيلهاي او را فريب بدهد، حتي اگر هزاران مكر و حيله ياد گرفته باشد،4 لذا در دادگاه عدل الهي كه نياز به هيچ شاهدي هم ندارد، خود بهخود حكم جاري و ساري ميشود. به همين دليل ستمگران كه براساس يافتههاي خود، همه ترفندها را به كار بردهاند به ناگاه كشتي قدرت آنها به گل مينشيند و هيچكس قادر به كمك به ايشان نخواهد بود.5 سرنوشت قذافي، مبارك، بنعلي، صدام، علي عبدالله صالح و... واقعا عبرتآموز است. آنان در تحليلشان به قدرت و ثروت بيحد و حصر خود بها داده بودند، در حاليكه خداوند ثروتمندتر و قدرتمندتر از همه است و بر همه چيز تواناست. شكي نيست نظاميان مصري در صورتي كه به پادگانهاي خود برگردند و قدرت را به غيرنظاميان (غير وابسته كه از طريق انتخابات غيرفرمايشي بدون دوز و كلك و با راي مستقيم مردم انتخاب شده باشند) واگذار كنند و بپذيرند كه وظيفه آنها حفظ كشور از هجوم بيگانان و وظيفه پليس حفاظت از جان و مال و ناموس مردم و نه سركوب ايشان است، در آن صورت مورد عفو مردم قرار گرفته و از زندگاني شرافتمندانهاي برخوردار خواهند شد.6 ------------------------------------------ 1- پژوهشگر تاريخ و كارشناس مسايل خاورميانه. 2- مردم مصر و عربزبانها اين افراد چماقدار را «بلطجي» مينامند. واژه تركي بلطجي به معني تبردار از دير زمان وارد فارسي و عربي شده و به معني زير بوده است: البَلْطَجِيّ- تبردار، آنكه براى باز كردن راه لشكريان با بريدن درختان و بر پا داشتن دژها وسايل ارتباطى راهها را فراهم كند. اكنون اين واژه در زبان عربي به معني اوباش و چماقدار است كه با استفاده از ابزار گونانون مثل حمله به تظاهرات مسالمتآميز با استفاده از شتر، موتور، اسب، ماشين، افرادي در پوشش لباس شخصي و... بهنام مردم، اما به كام ديكتاتورها، منويات آنان را اجرا ميكنند. 3- ولا تقتلوا النفس التي حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل انه كان منصورا. 4- ومكروا ومكر الله والله خير الماكرين. و نيز ببينيد: ومكروا مكرا ومكرنا مكرا وهم لا يشعرون. 5- آيا كسانى كه تدبيرهاى بد مىانديشند ايمن شدند از اينكه خدا آنان را در زمين فرو ببرد يا از جايى كه حدس نمىزنند عذاب برايشان بيايد. افَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ آن يَخْسِفَ اللّهُ به هم الأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ (۴۵) 6- ان الله علي كل شيء قدير.

نظرات